آموزش اینترنت و اخبار اینترنتی

همه چیز درباره اینترنت ( آموزش و اخبار و معرفی جاهای جالب اینترنت )

آموزش اینترنت و اخبار اینترنتی

همه چیز درباره اینترنت ( آموزش و اخبار و معرفی جاهای جالب اینترنت )

فیلتر شدن پرشین بلاگ و بلاگفا در افغانستان

پرشین بلاگ و بلاگفا در افغانستان فیلتر شدند

 

از حدود دو ماه پیش به این سو شرکت مخابراتی «افغان تلکام» که اولین وبزرگترین سرویس مخابراتی افغانستان است، دو سایت ارائه دهنده خدمات وبلاگ نویسی فارسی، «پرشین بلاگ» و «بلاگفا» را به روی مشترکینی که از خدمات اینترنتی این شرکت استفاده می کنند، فیلتر کرده است.
در تمام شهرهای افغانستان مشترکین استفاده کننده از خدمات اینترنتی شرکت افغان تلکام، نمی توانند به هیچیک از وبلاگ های فارسی که در پرشین بلاگ و بلاگفا ایجاد شده اند، دسترسی داشته باشند. آنان هنگام وارد شدن در این وبلاگ ها با پیغام خطا و ارور مواجه می شوند. البته صفحه اصلی یا هوم پیج پرشین بلاگ و بلاگفا برای بازشدن مشکلی ندارد. اما تمام وبلاگ هایی که پسوند این دو سرویس دهنده را دارند، قابل دسترسی نیستند.
ابتدا مشترکین افغان تلکام تصور می کردند این موضوع ممکن است یک مشکل فنی باشد. به همین دلیل در کابل تعداد زیادی از مشترکین افغان تلکام نسبت به این مشکل شکایت داشته و با مرکز خدمات این شرکت تماس گرفته و شکایت شان را مطرح کردند. اما با گذشت حدود دو ماه این مشکل هنوز حل نشده است. در تماس با مرکز خدمات مشترکین افغان تلکام، برخی از کارمندان این شرکت مسایل امنیتی و اخلاقی را نیز در بستن این سرویس دهنده ها مطرح کرده اند.
اما با توجه به اینکه پرشین بلاگ و بلاگفا هردو در داخل ایران و بر مبنای قوانین این کشور فعالیت می کنند، مسایل غیر اخلاقی به هیچ عنوان نمی تواند در وبلاگ های اعضای این دو سرویس دهنده در معرض نمایش درآید. در صورت استفاده غیر اخلاقی هر عضو از فضای وبلاگش، ظرف یک هفته و به صورت خودکار وبلاگ متخلف بسته می شود.
سرانجام وقتی شکایت های عده ای از مشترکین افغان تلکام در کابل به نتیجه نرسید، آنان مجبور شدند موضوع را به صورت جدی تر پیگیری کنند. به همین منظور آنان مستقیما به «میرویس خان» مدیر این شرکت مراجعه کردند اما وی نیز جواب روشن و قانع کننده ای به آنان نداد. تا اینکه برخی افراد و منابع نزدیک به این شرکت به صورت غیر رسمی فاش کردنده اند که سرویس دهنده پرشین بلاگ و بلاگفا عمدا و آگاهانه از سوی مسئولین شرکت افغان تلکام فیلتر و بسته شده اند. دلیل این فیلترینگ، نگرانی مسئولین شرکت افغان تلکام از گسترش و ترویج «زبان فارسی ایرانی» عنوان شده است.
گفته می شود، برخی از اعضای هیات مدیره شرکت افغان تلکام و مخصوصا «جمال ناصر نورزی» رئیس شرکت افغان تلکام و همچنین وزیر مخابرات «امیرزی سنگین» با «عبدالکریم خرم»، وزیر فرهنگ افغانستان در یک تیم سیاسی و اقتصادی قرار دارند. طی روزهای گذشته اقدام وزیر فرهنگ با برکناری یک خبرنگار و مجازات یکی از مدیران تلویزیون ملی افغانستان به جرم استفاده از واژه های فارسی «دانشگاه»، «دانشکده» و «دانشجو» موجی از مخالفت و تنش را در افغانستان به راه انداخت.
سرویس ارائه دهنده خدمات وبلاگ نویسی فارسی پرشین بلاگ و بلاگفا دو شرکت ایرانی می باشد که به صورت رایگان و بدون محدودیت فضایی را جهت ایجاد وبلاگ شخصی در اینترنت در اختیار هریک از اعضای خود قرار می دهند. بر مبنای اعلام رسمی این دو شرکت، بیش از یک میلیون عضو در سرویس دهنده پرشین بلاگ و بلاگفا دارای وبلاگ شخصی هستند. همچنین بر مبنای آمار رسمی ارائه شده از سوی این دو سرویس دهنده، نزدیک به 20 هزار عضو از کشور افغانستان نیز در پرشین بلاگ و بلاگفا صاحب وبلاگ هستند.
فیلترینگ و سانسور صدها هزار وبلاگ فارسی، تنها به معنای ستیز با یکی از زبان های ملی و رسمی افغانستان و محروم کردن مشترکین شرکت افغان تلکام از این منابع ارزشمند نیست، بلکه این امر حقوق مشترکین این شرکت را که هزینه استفاده از اینترنت را قبلا به صورت پیش پرداخت به شرکت تحویل داده اند، نیز نقض کرده است. بر مبنای این ضایع شدن حق، مشترکین افغان تلکام می توانند به مراجع قضایی شکایت کرده و رسما این شرکت را مورد پیگرد حقوقی قرار دهند.

کارمندان دانش در گوگل

کارمندان دانش در گوگل



 

استفاده از "کارمندان دانش" کلید موفقیت در ربع آتی قرن است واز این کلید اینک در گوگل استفاده می شود.در گوگل، پیتر دراکر، مدیری بود که چگونگی مدیریت نسل جدید "کارمندان دانش" را به خوبی می دانست.
وی این واژه را در سال ۱۹۵۹ ابداع کرد و عقیده داشت که کارمندان دانش باور دارند که حقوق می گیرند تا موثر باشند نه این که تنها از ساعت ۹ تا ۵ بعدازظهر کار کنند، و چنین کسب و کارهای هوشمند موانع موجود بر سر راه کارمندان دانش را از بین می برد.
آن هایی که موفق می شوند بهترین ها را در اختیار خود داشته و مهمترین عامل برای نفع رقابتی را در ۲۵ سال آتی تامین خواهند کرد. دراکر در مورد نحوه استفاده از این نیروها در گوگل توضیح می دهد:در گوگل، ما به دنبال آن منفعت هستیم. مدیریت ناموفق کارمندان دانش مبحثی است که ما در مورد آن جلسات متعددی برگزار می کنیم زیرا کسانی که آن را به درستی انجام ندهند حذف خواهند شد. ما به ایده های خوبی رسیده ایم و به آن ها فکر می کنیم. در ذیل، ده اصل کلیدی که ما برای موثرتر نمودن کارمندان دانش خود استفاده می کنیم آمده است. همانند اکثر شرکت های تخصصی، اکثر کارمندان ما را مهندسان تشکیل می دهند بنابراین بر این گروه تمرکز داریم اما برخی از سیاست ها برای تمام کارمندان دانش ما به کار می رود.

▪ استخدام توسط کمیته:
هر فردی که برای مصاحبه به گوگل می آید، با حداقل نیم دوجین از افراد از لحاظ مدیریتی و امکان همکاری مصاحبه می کند. تمام نظرات مورد بررسی قرار گرفته تا روند استخدام عادلانه بوده و براساس بالاترین استانداردها صورت گیرد. درست است که زمان بیشتری می برد اما ارزش دارد. اگر کارمندان بزرگ و ارزشمندی استخدام کنید و آن ها را درگیر روند استخدام نمایید، کارمندان بزرگتر و ارزشمندتری به دست خواهید آورد. ما از زمان تاسیس گوگل از این روش حلقه ای استفاده می کنیم و نتایج عظیمی به دست آورده ایم.

▪ فراهم آوردن تمام نیازهای کارمندان:
همان طور که دراکر می گوید: "هدف از بین بردن موانع موجود بر سر راه آنان است." ما مجموعه ای از منافع حاشیه ای و استاندارد را برای یک مهندس سخت کوش و فعال فراهم آورده ایم که برخی از آنان به شرح زیرند: تسهیلات عالی برای صرف غذا، ورزشگاه، رختشوی خانه، اتاق های ماساژ، آرایشگاه، کارواش، خشک شویی، تورهای مسافرتی و....برنامه نویسی که کدنویسی می کند، خود نمی خواهد زمانی را صرف شستن البسه خود کند، بنابراین ما این کار را برای وی انجام می دهیم.
تراکم: تقریبا هر پروژه در گوگل یک پروژه تیمی است و تیم ها نیاز به ارتباط با هم دارند. بهترین روش این است که اعضای تیم در فاصله کمی از هم قرار گیرند. نتیجه این است که همه در دفترها شریک هستند. در اینصورت، زمانی کهک برنامه نویس می خواهد با همکار خود در ارتباط باشد نیازی به تلفن، ایمیل و انتظار برای پاسخ به هر یک نیست. البته، اتاق های کنفرانس زیادی وجود دارد که افراد می توانند برای بحث در مورد مسائل جزئی تر استفاده نمایند. حتی مدیرعامل نیز دفتری برای کنفرانس ها به اشتراک گذاشته است! نشستن در کنار کارمندان دانش تجربه ای بسیار علمی و موثر است.

▪ تسهیل در همکاری و هماهنگی:
از آن جایی که اعضای تیم تنها چند قدم با هم فاصله دارند، ایجاد هماهنگی در پروژه ها بسیار آسان است. علاوه بر نزدیکی فیزیکی، هرکدام از افراد گوگل هفته ای یکبار، ایمیل کوتاهی به گروه خود می زند تا آن ها را از کارهایی که انجام داده، مطلع سازد. این امر، به افراد اجازه می دهد تا از روند کار دیگران مطلع بوده و پیشرفت و همزمانی گردش کار را کنترل نماید.

▪ استفاده از محصولات خود:
کارمندان گوگل از ابزارهای شرکت استفاده می کنند. یکی از این ابزارها وب و هر صفحه از آن است. همچنین از محصولاتی که قرار است عرضه شوند استفاده می شود، به عنوان مثال، یکی از دلایل موفقیت Gmail آن است که در زمانی که هنوز نسخه بتا بود، ماه ها در گوگل استفاده می شد. استفاده از ایمیل در هر سازمانی حیاتی است، بنابراین Gmail به صورتی درآمد که تمام نیازهای مشتریان ما - کارمندان دانش - را برآورده می کند.

▪ تشویق خلاقیت:
مهندسان گوگل می توانند تا ۲۰ درصد از زمان خود را به پروژه های مورد انتخاب خود اختصاص دهند. البته، روند موافقت و نظارت نیز وجود دارد، اما به طور اساسی هدف خلاق بودن و خلاق ماندن افراد است. یکی از رموز کار ما این است که جعبه پیشنهاداتی داریم که همه می توانند ایده های خود را در آن وارد کنند. این نرم افزار اجازه می دهد افراد نظرات خود را در مورد ایده ها گذاشته تا بهترین ایده ها در بالا نمایش داده شوند.

▪ کوشش برای رضایت عمومی:
در گوگل، مدیریت نقش نظارت دارد و نه دیکته کننده تصمیمات! کسب رضایت عموم اصولا زمان بیشتری می برد اما در نهایت تیمی موافق و تصمیماتی بهتر ایجاد خواهد شد.

▪ بدخواه نباشید:
در مورد شعار گوگل بحث ها و نوشته های زیادی وجود دارد و ما می خواهیم بخصوص در مرتبه مدیریت با آن زندگی کنیم. همان طور که می دانیم همه افراد نسبت عقاید و نظریات خود احساسات پرشوری دارند اما کسی در گوگل از روی عصبانیت صندلی پرت نمی کند. ما محیطی متشکل از مرز بین افراد و احترام متقابل داریم، نه محیطی متشکل از افرادی که فقط "بله قربان" می گویند.

▪ تصمیمات براساس داده ها:
در گوگل، تقریبا تمام تصمیمات براساس تحلیل های کمی است. ما از سیستم های مدیریت اطلاعات هم در سطح اینترنت و هم داخلی استفاده می کنیم. ما یک دوجین تحلیلگر داریم که اطلاعات را بررسی، معیارهای کارایی را تحلیل و از روش هایی استفاده می کنند تا اطلاعات ما را هرلحظه به روز نگه دارند.

▪ ارتباطات موثر:
هر جمعه جلسات معرفی و پرسش و پاسخ برگزار می کنیم. این جلسات به مدیریت امکان اطلاع از وضعیت کارمندان دانش و بالعکس را می دهد. گوگل به طور چشمگیری بیشترین اطلاعات را در سازمان خود داشته و کمترین نفوذ اطلاعات را نیز دارا است.

مشکل یک پزشک با «ملکه همه گوگلرها»!

مشکل یک پزشک با «ملکه همه گوگلرها»!

 

haig_1108.jpg

یک ماه پیش، «تایم» مقاله‌ای نوشته بود با عنوان When the Patient Is a Googler یا وقتی یک بیمار گوگلر است. (اهل جستجو در گوگل است)
این مقاله به وسیله دکتر اسکات هیگ Scott Haig، استادیار ارتوپدی دانشگاه کلمبیا نوشته شده بود. او مقاله‌اش را با توصیف «سوزان»، بیماری که که به نظر می‌رسید هنگام صحبت تلفنی با دکتر هیگ مشغول گوگل کردن این پزشک است، شروع کرده است.
دکتر هیگ این خانم را به سبب اطلاعاتی که از اینترنت به دست آورده بود، تحقیر کرده بود، فرزندش را یک هیولای کوچک و خود سوزان را به سبب سؤال‌های زیادی که بعد از مطالعه منابع اینترنتی داشت، یک مزاحم نامید.
سوزان حتی دکتر هیگ را با جستجوهای اینترنتی انتخاب کرده بود، او اطلاعات خوبی در مورد تحصیلات این پزشک داشت، یک مقاله او را خوانده بود، وابستگی او را به دانشگاه می‌دانست و می‌دانست او در کجا زندگی می‌کند.
اما مشکل اصلی دکتر هیگ با این بیمار، اطلاعاتش نبود. این روزها به سادگی می‌شود اطلاعات زیادی را با جستجوی اینترنتی علایم و نشانه‌های بیماری‌ها به دست آورد. اما آیا هر کسی مهارت و تجربه فهم این اطلاعات را دارد؟
مقاله دکتر هیگ، خشم اشخاصی را که باور داشتند بیماران می‌توانند و باید خود را به اسلحه دانش مجهز کنند، برانگیخت. یکی از این افراد خانم «مری شامون»، صاحب یک وبلاگ محبوب در مورد بیماری‌های تیروئید در سایت About.com بود. او در این وبلاگ نوشت که پزشکانی نظیر دکتر هیگ احساس می‌کنند که از جانب بیمارانی که اطلاعات زیادی از اینترنت به دست آورده‌اند، تهدید می‌شوند.
دکتر هیگ در آخر مقاله‌اش در تایم نوشت که طبابت بیمار خانم سوزان را نپذیرفت و او را به پزشک ارتوپد دیگری معرفی کرد.
اما همه پزشکان مثل دکتر هیگ عمل نمی‌کنند، پزشکانی هم مثل دکتر «وس دیموف» دارنده وبلاگ Clinical Cases and Images هم هستند که بیماران را تشویق می‌کنند، در مورد بیماری‌شان تحقیق کنند.
این بلاگر پزشک در پستی که در مورد همین مطلب نوشته، لینکی هم به این پست وبلاگ رسمی گوگل داده است که در آن نوشته شده است که خود گوگل چندان با استفاده از «گوگل» به عنوان یک فعل موافق نیست. این را می‌دانستید؟

روز همسر 2.0!

روز همسر 2.0!

 

آقایی به نام «اشلی انجل»، یک آدم متأهل متعهد! که مانند بسیاری دیگر از علاقمندان سرویس‌های وب 2.0‌ای وقت زیادی را صرف این سرویس‌ها می‌کرده، از اینکه می‌دیده وقت زیادی که صرف این سرویس‌ها می‌کند، زمان معاشرت با همسرش را کم و ناچیز می‌کند، دچار نوعی عذاب وجدان شده. بنابراین او تصمیم گرفت روزی را برای طلب بخشایش و جلوگیری از جدایی محتمل آتی اختصاص بدهد. او روز 7 دسامبر یعنی پس‌فردا را به این کار اختصاص داده است.

 Google-Cartoon-Cartoonbank.jpg

به علاوه او سایتی به نام Spouse 2.0 یا همسر 2.0 (با همسر دوم اشتباه نشود)، درست کرده، و از بلاگرهای آی‌تی‌زده وب 2.0‌ای خواسته عکس‌هایی از هدیه‌هایی که در این روز به خصوص به همسرشان می‌دهند به همراه پستی در این باره با برچسب Spouse 2.0 مشخص کنند و بفرستند.

 Spouse 2.0.gif

فرصتی استثنایی برای ایران ( digg Images )

تصاویر دیگ : فرصتی استثنایی برای ایران
 

Digg _ Imagesگر اخبار مرتبط با وب را دنبال کرده باشید احتمالا متوجه شده‌اید که پس از مدتها انتظار بالاخره سایت محبوب و معروف digg قسمتی مجزا تحت عنوان images ایجاد کرد. اکنون سوال این است: اهمیت این مساله برای ما چیست؟
همانگونه که می‌دانید، دیگ اکنون یکی از نقاط بسیار داغ اینترنت است.یک نوشته در دیگ می‌تواند طوفانی ایجاد کند. تاکنون دیگ از سه بخش تشکیل شده بود: news - videos -podcasts. ما در قسمت ویدیو و پادکست ضعیف بودیم و هستیم.همچنین در قسمت news بدلیل تفاوت زبانی نمی‌توانستیم چندان در دیگ موثر واقع شویم. اما images فرصتی طلایی است.
اگر بپذیریم که یک عکس می‌تواند گاه تا حد 1000 کلمه، حرف برای گفتن داشته باشد، آنگاه بخش “تصاویر دیگ” اهمیتی فزاینده برای ما خواهد یافت. در همین مدت کم ، می‌توان در قسمت تصاویر دیگ، عکسهایی را دید که در عرض کمتر از 3-4 روز 4000 یا حتی بیشتر امتیاز گرفته‌اند و مراجعه‌کنندگان چندهزارتایی برای آن عکس بدنبال داشته‌اند.
تصور کنید: بتوانیم عکسهایی از ایران در دیگ بگذاریم که چنین موفقیتهایی را در پی داشته باشند. این عکسها می‌توانند بر روی ذهنیت انسان غربی- و به نوعی بر روی ذهن تمام کاربران اینترنت در سرتاسر دنیا - اثر ‌کنند و می‌توانند بهتر از هزاران نوشته ذهنیت‌های غلط احتمالی آنها را تصحیح کنند و گاه گوشه‌هایی ناگفته و نادیده از زندگی ایرانی را برای آنها بازگو کنند.
موضوعاتی که می‌توان از ایران امروز در دیگ قرار داد بسیارند: طبیعت ناب ایران، مردمان آن و بسیاری چیزهای دیگر.این یک فرصت بسیار عالی برای عکاسان ایرانی می‌تواند باشد تا از طریق دیگ، قابلیتهای نادیده خود را به معرض دید همگان بگذارند.

نکته مهم: البته در این بین دقت به ظرائف زیادی لازم است. اینگونه نیست که شما هرچیزی در قسمت تصاویر دیگ بگذارید، کاربران دیگ همانند گله گوسفند به آن گرایش پیدا کنند.شما نیاز دارید مدتی در دیگ فعال باشید. ذائقه مخاطبان دیگ را تست کنید و ظرافتهای خاص آنها را دریابید تا بعد بتوانید بر اساس میل و سلیقه آنها یک پل و پیوند بین کارهای ایرانی و مخاطبان دیگ بزنید. پس صبور باشید و چندان عجله‌ای برای خوراندن به زور محصولات خود، به کاربران دیگ نداشته باشید.اول از همه ذائقه مخاطبان دیگ را کشف کنید.

هشدار جدی: دیگ - و با شدت و غلظت بیشتر بخش جدید تصاویر آن - در حکم یک تیغ بینهایت تیز جراحی است. در هنگام لینک کردن یک تصویر در دیگ بسیار محتاط باشید.بخصوص اگر آن تصویر بار سیاسی داشته باشد. فراموش نکنید یک تصویر بسیار ساده برای “احمد باطبی” چقدر گران تمام شد. در بخش تصاویر دیگ هرکدام از ما ممکن است باطبی آینده شویم. پس یا عکسهای با مضمون سیاسی، در بخش تصاویر دیگ نگذارید یا اگر اصرار به چنین کاری دارید متوجه عواقب -گاه بسیار گسترده -کارتان باشید.بخصوص آنکه شرایط فعلی سیاسی کشور ما به گونه‌ای است که هر عکسی می‌تواند برای کاربر غربی، بینهایت جذاب شود و این یعنی شروع دردسر برای همه ما.